سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در گذشته مرا برادرى بود که در راه خدا برادریم مى‏نمود . خردى دنیا در دیده‏اش وى را در چشم من بزرگ مى‏داشت ، و شکم بر او سلطه‏اى نداشت ، پس آنچه نمى‏یافت آرزو نمى‏کرد و آنچه را مى‏یافت فراوان به کار نمى‏برد . بیشتر روزهایش را خاموش مى‏ماند ، و اگر سخن مى‏گفت گویندگان را از سخن مى‏ماند و تشنگى پرسندگان را فرو مى‏نشاند . افتاده بود و در دیده‏ها ناتوان ، و به هنگام کار چون شیر بیشه و مار بیابان . تا نزد قاضى نمى‏رفت حجّت نمى‏آورد و کسى را که عذرى داشت . سرزنش نمى‏نمود ، تا عذرش را مى‏شنود . از درد شکوه نمى‏نمود مگر آنگاه که بهبود یافته بود . آنچه را مى‏کرد مى‏گفت و بدانچه نمى‏کرد دهان نمى‏گشود . اگر با او جدال مى‏کردند خاموشى مى‏گزید و اگر در گفتار بر او پیروز مى‏شدند ، در خاموشى مغلوب نمى‏گردید . بر آنچه مى‏شنود حریصتر بود تا آنچه گوید ، و گاهى که او را دو کار پیش مى‏آمد مى‏نگریست که کدام به خواهش نفس نزدیکتر است تا راه مخالف آن را پوید بر شما باد چنین خصلتها را یافتن و در به دست آوردنش بر یکدیگر پیشى گرفتن . و اگر نتوانستید ، بدانید که اندک را به دست آوردن بهتر تا همه را واگذاردن . [نهج البلاغه]

تا ابد عشق تو مرا بس

Powerd by: Parsiblog ® team.
شکست(جمعه 88 تیر 5 ساعت 8:53 عصر )

آواز عاشقانه ما در گلو شکست
     حق با سکوت بود صدا در گلو شکست

دیگر دلم هوای سرودن نمی کند

      تنها بهانه دل ما در گلو شکست

سر بسته ماند بغض گره خورده در دلم

      آن گریه های عقده گشا در گلو شکست

ای داد!کس به داغ دل باغ دل نداد

      ای وای های های عذا در گلو شکست

آن روز های خوب که دیدیم خواب بود

      خوابم پرید و خاطره ها در گلو شکست

بادا مباد گشت و مبادا به باد رفت

       آیا زیاد رفت و چرا در گلو شکست

فرصت گذشت و حرف دلم نا تمام ماند

       نفرین و آفرین و دعا در گلو شکست

تا آمدم که با تو خداحافظی کنم

       بغضم امان نداد و خدا ... در گلو شکست

      

                                                                     (قیصر امین پور)


» کامبیز بهار مست
»» نظرات دیگران ( نظر)

احوال شما؟(پنج شنبه 87 بهمن 24 ساعت 10:22 عصر )

خزان که مال ما شد ? بهار مال شما

صاف و ساده بگویم ? سلام ? حال شما . . .؟

 

من 2باره پیدام شد

 

 


» کامبیز بهار مست
»» نظرات دیگران ( نظر)

به چه می خندی تو ؟؟؟(دوشنبه 87 تیر 3 ساعت 2:15 عصر )

به چه می خندی تو؟به مفهوم غم انگیز جدایی؟ به چه چیز ؟ به شکست دل من یا به پیروزی خویش ؟ به چه می خندی تو؟به نگاهم که چه مستانه تو را باور کرد؟یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد؟به چه می خندی تو؟به دل ساده من می خندی که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست؟خنده دار است بخند.


» کامبیز بهار مست
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شکست
احوال شما؟
به چه می خندی تو ؟؟؟
[عناوین آرشیوشده]

بازدیدهای امروز: 0 بازدید
بازدیدهای دیروز: 1 بازدید
مجموع بازدیدها: 114535 بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

تا ابد عشق تو مرا بس
کامبیز بهار مست
نترس از هجوم حضورم ........ چیزی جز تنهایی با من نیست.
» پیوندهای روزانه «
» لوگوی دوستان من «



" alt="جای سایت شما در این جا خالیست - به روز رسانی : 10:52 ع 87/2/12 عنوان آخرین نوشته : انتقای سایت مابه آدرس جدید" width='85' >

» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «
 
تا ابد عشق تو مرا بس