یک روز می بوسمت.....................
............................................................
................................................................
یک روز می بوسمت ! فوقش خدا منو می بره جهنم ! فوقش می شم ابلیس ! آنوقت تو هم به خاطر این که یک « ابلیس » تو را بوسیده ، جهنمی می شی ! جهنم که اومدی ، من اونجا پیدات می کنم و دور از چشم خدا هر روز می بوسمت ! وای خدا چه بهشتی میشه جهنم پنهان کردن هم ندارد .
مثل خنده های تو نیست که مخفی شان می کنی ، یا مثل خواب دیشب من که نباید تعبیر شود
مثل نجابت چشمهای تو است ، وقتی که توی سیاهی چشمهای من عریان می شوند . عریانی اش پوشاندنی نیست ، پنهان نمی شود ... .
یکی از همین روزهایی که می خندانمت ، یکی از همین خنده های تو را ناتمام می کنم : می بوسمت !
و بعد ، تو احتمالا سرخ می شوی ، و من هم که پیش تو همیشه سرخم ... .